تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان

تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان

این روزها در سطح جهانی مباحث زیاد و گسترده‌ای در مورد تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان، نیازهای فزاینده بهزیستی، تداوم سلامت روان، و اینکه چگونه سازمان‌ها می‌توانند به حمایت از افراد در بهبود سلامت روان کمک کنند، مطرح شده است. به طور مشابه برای سلامت جسمی، سلامت روان نیز نیازمند زمان و تلاش برای ساخت و نگهداری و مراقبت است.

با این حال، برخلاف سلامت جسمانی، ما اطلاعات کمی در مورد مراحل یا نشانگرهای رشدی پیشرفت سلامت روان داریم. تحقیقات جدید  اثربخشی کوچینگ را به عنوان مداخله ای برای ایجاد رفاه و آمادگی ذهنی نشان می دهد و نقشه راه مراحل رشد سلامت روان و تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان  را ارائه می دهد. این تحقیقات در تاریخ 29 ژوئن 2021 در مجله تحقیقات اینترنت پزشکی، که پیشروترین مجله سلامت است منتشر شد و  ما نیز در این مقاله، به این می‌پردازیم که چگونه مربیگری بر این شکاف‌ها غلبه می‌کند تا به طور قابل‌توجهی بر رفاه کارکنان تأثیر بگذارد و تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان  تا چه اندازه است.

چرا تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان مهم است؟

بسیاری از علائم مرتبط با سلامت روان ضعیف آستانه تشخیص بالینی را برآورده نمی کند. اما، سلامت روانی غیربهینه، حتی زمانی که بالینی نباشد، می‌تواند تأثیرات گسترده و مخربی بر تمام جنبه‌های زندگی ما داشته باشد. همه ما، همیشه، جایی در تلاش برای تداوم رفاه هستیم. ما در امتداد آن حرکت می کنیم، روز به روز و هفته به هفته. برخی از افراد ممکن است سطح رفاه بالاتر یا پایین تری داشته باشند، اما همه ما بسته به شرایط فوری و آمادگی ذهنی خود ممکن است در هر یک از این حالات قرار بگیریم. درست مانند آمادگی جسمانی، آمادگی ذهنی ما ممکن است در طول زندگی متفاوت باشد.

مبارزه با سلامت روان می تواند همه ما را تحت تأثیر قرار دهد – بدون توجه به سطح موفقیت یا شهرت. انصراف نائومی اوزاکا قهرمان تنیس از مسابقات آزاد فرانسه، با اشاره به نیازهای خودمراقبتی برای سلامت روان، یک مثال به موقع است.

در مجموع رفاه ذهنی یک دغدغه جهانی است. هیچ کس از فراز و نشیب های زندگی مصون نیست. چه کارآموز باشید، چه یک مجری برتر یا یک مدیر عامل.

تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان

این روزها سازمان ها شروع به درک نیاز به حمایت از رفاه کارکنان کرده اند. بسیاری از آنها برنامه های سلامتی در محل کار، برنامه های کمک به کارمند و گرو ه های وابسته و منابع کارکنان را ارائه می دهند. چهل و یک درصد سازمان ها در حال گسترش برنامه های ذهنی خود در سال جاری هستند. با این حال، علی‌رغم این سرمایه‌گذاری‌ها، 55 درصد از نیروی کار حتی قبل از همه‌گیری در حال رکود هستند.

چرا پیشنهادات رفاهی شرکتی پاسخگوی نیازهای نیروی کار نیست؟

با وجود برنامه‌ها و منابع متنوع مرتبط با سلامتی، چرا نیروی کار هنوز با مشکل مواجه است؟

پاسخ به کارآیی، پذیرش و تعهد مربوط می شود.

چرا نسبت به کوچینگ بر بهبود سلامت روان  گارد وجود دارد؟

اول، در مورد اینکه چگونه این برنامه‌ها و منابع تأثیر متفاوتی بر بهبود وضعیت روان دارند، واقعاً اطلاعات کمی وجود دارد. برای مثال اندازه‌گیری اینکه چگونه یک گروه وابسته سلامت روانی کارمند را بهبود می‌بخشد، دشوار است. این یک مشکل است. اگر مدیران ندانند یک مداخله چگونه عمل می‌کند، چقدر طول می‌کشد تا سوزن را جابجا کند، یا چه نوع نتایجی را باید انتظار داشت، چگونه می‌توانند با اطمینان در این برنامه‌ها سرمایه‌گذاری کنند یا نیروی کار بیش از حد خود را برانگیزند تا زمان خود را به آن اختصاص دهند؟

همچنین اثربخشی مداخلات بهزیستی به خود فرد بستگی دارد. این همان چیزی است که بهبود ذهنی را دلهره آور می کند. هر کس چالش های بیرونی و درونی خود را به گونه ای متفاوت تجربه می کند، در زمینه منحصر به فرد زندگی و شخصیت خود. این بدان معناست که افراد می‌توانند از استراتژی‌های مختلف پشتیبانی سود متفاوتی ببرند و ممکن است به فرکانس‌ها و روش‌های متفاوتی نیاز داشته باشند. به عنوان مثال، یک نفر ممکن است از پشتیبانی هفتگی گروهی بهره مند شود، در حالی که دیگری ممکن است ترجیح دهد منابع انتخاب شده را به تنهایی کار کند، و دیگری نیاز به بررسی منظم 1:1 با یک متخصص دارد. این اغلب باعث می‌شود رویکردهای یک‌اندازه برای همه ناکارآمد باشند.

دوم، حتی با پشتیبانی شخصی مانند درمان یا مشاوره پذیرش اغلب کم است. برچسب ها، منابع توقیف شده، و قرار دادن بار دانش برای تامین منابع مناسب بر روی فردی که رنج می کشد، همگی باعث استفاده کم می شود.

عامل سوم: مردم نمی دانند چه مدت باید به یک استراتژی متعهد شوند تا نتایج را ببینند. با این حال، بسیاری از شیوه‌های رایج برای بهبود رفاه، ریشه در فلسفه‌های شرقی (مانند یوگا یا مدیتیشن) دارند و در دوزهای تجویز شده قرار نمی‌گیرند.

بخشی از شکست در تعهد این است که ما اغلب اطلاعات زیادی در مورد اینکه بهبود به نظر می رسد نداریم. وقتی بهزیستی در حال بهبود است، چه چیزی را می توانیم ببینیم؟ در واقع پیشرفت روز به روز چگونه است؟

زمانی که چشم انداز روشنی برای اینکه چه انتظاری داشته باشیم یا چگونه بدانیم آیا تلاش هایمان جواب می دهد نداریم، سخت است که انگیزه خود را حفظ کنیم.

خوشبختانه فضای سلامت روان به فضای سلامت جسمی نزدیک شده است. ما هر روز در حال ایجاد علم بیشتری در مورد بهبود رفاه هستیم، درست در لحظه ای که همه گیری نشان داده است که همه به رفاه نیروی کار علاقه دارند.

از بین بردن شکاف ها  از تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان

کوچینگ یک مداخله بهزیستی بسیار شخصی و فردی است. این نشان می دهد که هر یک از ما چقدر متفاوت هستیم، سبک زندگی، ترجیحات، نیازها و زمینه های ما. همچنین می‌تواند به عنوان یک ابزار بهبود فرابهزیستی در نظر گرفته شود، زیرا یک مربی می‌تواند به طور مستقیم در طول جلسات به بهزیستی کمک کند و می‌تواند شما را به سمت استراتژی‌های بهینه بین جلسات راهنمایی کند (مثلاً بهتر بخوابید)، تعریف کند که موفقیت برای شما چگونه است. و شما را پاسخگو نگه دارد و این از تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان است.

کوچینگ قدرتمند است زیرا یک مداخله مستقل است که می تواند با هر شرایط فردی سازگار شود و شما را در جایی که هستید ملاقات کند. مانند خدمات حمایتی بالینی حاوی انگ نیست و طبیعتاً برای توانمندسازی فرد طراحی شده است.

تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان

و اکنون، علم پشت کوچینگ برای بهبود بهزیستی ذهنی در حال ایجاد پاسخ به سؤالات اساسی در مورد تأثیر است که می تواند به افراد و سازمان ها کمک کند تا بدانند چه مدت باید متعهد شوند، پیشرفت چگونه به نظر می رسد و چه زمانی باید انتظار نتایج را داشته باشند.

کوچینگ به طور کلی موثر است

تحقیقات جدید الکسیس ژانوت، دکترا، درک هاچینسون، دکترا، و گابریلا کلرمن، MD، دوز، زمان، و تأثیر بر نتایج بهزیستی ناشی از مداخله مربیگری  و تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان  را بررسی کردند. این کار پیشرفته شفافیت را در مورد آنچه که باید با مربیگری برای بهبود رفاه انتظار داشت به ارمغان می آورد.

این اولین تحقیق در نوع خود است که مستقیماً به این موضوع می پردازد که آیا مربیگری یک استراتژی مؤثر برای بهبود سلامت روان و رفاه است و همچنین بررسی می کند که چگونه این مداخله بهزیستی را در یک فرد در طول زمان تغییر می دهد و تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان مشخص می شود.

دراین تحقیق 391 عضو را با دسترسی به مربیگری نامحدود در یک دوره 8 ماهه بررسی کردند. کوچینگ از سوی مربیان معتبر و بهترین ها در کلاس ارائه شد که قبلاً یک فرآیند بررسی دقیق را با نرخ پذیرش 9٪ طی کرده بودند. مربیان یا دارای گواهینامه ICF (یا معادل آن) بودند یا دارای مجوز بالینی با بیش از 1000 ساعت تجربه بالینی تحت نظارت بودند.

با استفاده از الگوریتم تطبیق 150 عاملی ، که مسابقات موفقیت آمیز را با دقت 97 درصد پیش بینی می کند، اعضا با یک مربی از مجموعه ای متشکل از 2000 مربی در سراسر جهان مطابقت داده شدند تا تناسب اعضا و مربیان را بهینه کنند. نتیجه فرآیند تطبیق برای این مطالعه منجر به انطباق 315 مربی با یک یا چند عضو شد.

کوچینگ باعث بهبود آماری معنادار و مثبت در هر نتیجه سلامتی اندازه‌گیری شده در این مطالعه شد.

چقدر طول می کشد تا تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان  مشخص شود؟

بستگی دارد. برخی از بخش‌های بهزیستی می‌توانند به سرعت در عرض ۳ ماه بهبود پیدا کنند. بخش‌های دیگر به سرمایه‌گذاری طولانی‌تری برای دستیابی به حداکثر نتایج نیاز دارند.

پیشرفت تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان  چگونه به نظر می رسد؟

به طور کلی، رشد اولیه زیادی در مهارت های درون نگرتر دیده می شود. به عنوان مثال، به نظر می‌رسد کوچینگ به افراد کمک می‌کند تا نیازها و اهداف خود را درک کنند (خودآگاهی)، اهداف و برنامه‌ای برای دستیابی به آنها توسعه دهند و در عین حال موانع بالقوه را شناسایی کنند (چشم‌انداز)، و باورهایی را ایجاد کنند که این چشم‌انداز قابل دستیابی است (خودکارآمدی). . تنظیم عاطفی نیز در اوایل مربیگری به طور مثبت تغییر کرد.

در سه ماهگی، مهارت افراد برای مدیریت استرس در زندگی بهبود می‌یابد و روابط و ارتباط بهتری با دیگران را تجربه می‌کنند.

تا شش ماهگی رشد تاب آوری تسریع می شود و مردم درک بهتری از هدف زندگی پیدا می کنند.

با بیش از شش ماه مربیگری و کوچینگ، اثرات انباشته کار با یک مربی، تغییرات مثبت در رضایت کلی از زندگی را تسریع می‌کند.

بیشتر بخوانید : دوره کوچینگ در شیراز

کوچینگ برای بهبود رفاه روان موثر است

این تحقیق نشان می‌دهد که انسان‌ها الگوهایی را در چگونگی تمایل به ایجاد سلامت روان نشان می‌دهند. به عبارت دیگر، دستور عملیات برای بهبود رفاه وجود دارد. در مرحله اول، مربیگری می‌تواند به ایجاد پایه‌ای برای سلامت روان از طریق بهبود درک خود کمک کند. هنگامی که افراد نسبت به احساسات، آینده و اهداف و ظرفیت خود آگاهی بهتری از خود داشته باشند، مربیگری بر این پایه بنا می شود. مهارت‌های مدیریت استرس، بهبود روابط و انعطاف‌پذیری همگی می‌توانند نسبتاً سریع تغییر کنند. در نهایت، این پیشرفت‌ها در سلامت روان به افراد این امکان را می‌دهد تا حس هدف را اصلاح کنند و تغییراتی را ایجاد کنند که سطح رضایت از زندگی را افزایش می‌دهد.

با کمک به افراد برای عبور از این مراحل بهبود رفاه، مربیگری به افراد کمک می‌کند تا بی‌حالی را پشت سر بگذارند و به مکان بهتری در زنجیره بهزیستی بروند.

در واقع، اعضا شاهد کاهش 38 درصدی کسالت در سه ماه اول با مربی هستند که از نتایج تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان است.

تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان

نتیجه نهایی تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان

سرمایه گذاری زمان و منابع در مربیگری حرفه ای شخصی برای بهبود سلامت روان موثر است. کوچینگ به ایجاد مهارت‌هایی برای سازگاری، بازیابی و رشد از موقعیت‌های چالش‌برانگیز کمک می‌کند و همچنین بهبود رضایت از زندگی را پیش‌بینی می‌کند.

برای بسیاری از مداخلات سلامتی یا بهزیستی روانی، چگونگی، زمان و بر چه نتایجی می توان انتظار داشت که تأثیر آن مشخص نیست. با انقلاب سلامت روانی که در راه است، ما انتظار داریم که تغییر کند. در این مورد این تحقیق راه را برای ایجاد علم پیرامون مربیگری برای سلامت روان رهبری کرد. از طریق این تحقیق، ما کشف کرده‌ایم که روند بهبود سلامت روان از طریق کوچینگ چگونه است. و چیزی جز الهام بخش نیست.

این مطالعه از یک طرح تحقیقاتی طولی برای ارزیابی تغییرات فردی در سلامت روانی شخصی و حرفه‌ای و نتایج سلامتی به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر بود:

  • چه جنبه هایی از بهزیستی ذهنی می تواند با مربیگری بهبود یابد؟
  • چقدر طول می کشد؟
  • و پیشرفت در طول زمان چگونه است؟

مربیان با آموزش در زمینه های روانشناسی بالینی، مربیگری روانشناسی مثبت، توسعه سازمانی، رهبری، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی، گستره وسیعی از تخصص را منعکس کردند. پس از یک فرآیند غربالگری 5 مرحله ای، تنها 9 درصد از متقاضیان در استخر مربی پذیرفته می شوند. همه مربیان باید امتیاز 4.5 از 5 را برای ماندن حفظ کنند. مربیان همچنین در مورد آخرین شیوه‌های مبتنی بر شواهد، آموزش‌های پیشرفته‌ای داشتند و توانستند گواهی‌های داخلی در زمینه‌های آموزش تنوع و فراگیری، کسب‌وکار آگاهانه و تحقیقات شادی دریافت کنند. علاوه بر این، بازخورد فردی به مربیان نیز ارائه شد.

پیامد اولیه سلامت روان  و تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان مثبت بود. این با معیارهایی تعریف شد که با 6 بعد بهزیستی ذهنی که توسط ریف (1989) مشخص شده بود، همسو بود:

  • تنظیم هیجانی (توانایی حفظ کنترل احساسات)
  • خودکارآمدی (با این باور که می توانید به آنچه در زندگی می خواهید برسید)
  • خودآگاهی (دانستن اینکه چه چیزی شما را شاد می کند)
  • ارتباط اجتماعی (تعامل منظم با دیگران حمایتگر)
  • هدف و معنا (احساس کاری که انجام می دهید تأثیر می گذارد)
  • آینده نگری (تفکر در مورد اینکه چگونه از آینده بیشترین بهره را ببریم)

سه بعد مهم دیگر اندازه گیری شد. اینها به این دلیل گنجانده شدند که در تحقیقات گذشته برای محافظت در برابر سلامت روان منفی شناسایی شده اند:

  • مدیریت استرس (استرس و تنش تجربه شده در زندگی روزمره)
  • تاب آوری (بازیابی، مقابله و رشد پس از استرس)
  • رضایت از زندگی (تحقق در زندگی)

این تحقیق در تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان از معیارهای اختصاصی این ابعاد بهزیستی ذهنی استفاده کرد که در داخل توسعه داده شدند. فرآیند توسعه مقیاس از بالاترین استانداردهای علمی در ارزیابی روانشناختی و رفتاری برای تایید روایی و پایایی پیروی می کند.

اعضای تحقیق تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان در سه نقطه زمانی ردیابی شدند: زمان ورود (پایه)، زمان 1 (حدود 3 ماه پس از مربیگری) و زمان 2 (حدود 6 ماه پس از مربیگری).

سپس، الگوهای رشد در تمام نتایج اندازه‌گیری شده تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان مورد بررسی قرار گرفت. آنچه در مورد این تحقیق واقعاً قدرتمند است این است که تغییرات در بهزیستی ذهنی و تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان در طول زمان در درون فرد مورد بررسی قرار گرفت. این بدان معناست که محققان به جای میانگین گیری در کل 391 عضو و ردیابی میانگین تغییر برای گروه به عنوان یک واحد، تغییرات را در هر فرد با در نظر گرفتن نقطه تنظیم منحصر به فرد آن شخص دنبال کردند. به عبارت دیگر، محققان نقطه تنظیم تاثیرات کوچینگ بر بهبود سلامت روان  را بر روی هر معیار سلامت روان برای هر فرد محاسبه کردند. سپس، آنها مسیر رشد هر فرد را نسبت به نقطه تعیین شده خود دنبال کردند. این تکنیک به ما این امکان را می دهد که بفهمیم مسیرهای بهبود چگونه به نظر می رسند.

منبع: www.betterup.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.